بسم الله الرحمن الرحیم

جمعه, ۱۶ آذر ۱۴۰۳، ۰۸:۰۸ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

سلام خوب امشب ما رفتیم مسجد و مراسم بود و برگشتم و قلیون رو آماده کردم دوباره جلوی تلوزیون چون تنها بودم تو خونه و به عکس زنها تماشا کردم و اول عکس زنهای ژاپنی رو دیدم که تیغ و دشنه و اینا بود بیشتر و همینطور میخواستم از خدا دشمنان حضرت رو نابود کنه و قرآن گوش میدادم و بعد رفتم زنان اعراب رو نگاه کردم و چیزهای جالبی در ذهن دیدم نمیدونم مسلمون میشه بهشون گفت یا نه ولی موجودات عجیب غریب دیدم برای عذابشون اول موجودی شبیه ماهی یا پرنده دیدم که دندونهای تیز و بزرگی داشت و فقط کله شو میدیدم و دندوناشو که با میل و شدت زیاد دندون میگرفت اندام زنهای عرب رو که عکساشون رو میدیدم بعد موجودات آهنی دیدم که اندام آهنی و بزرگ داشتن برای عذاب یا پرندگانی بودن که نوک باریک و تیز داشتن و با منقار بلندتر از دارکوب فرو میکردن به این زنها و من فقط سرشون و نوکشون رو میدیدم در ذهن یا به صورت یه زن عرب که نگاه کردم یه موجود دیدم که دستش مانند بشقاب بزرگ بود و مانند سنج بود و محکم زد از دو طرف تو سر این زن عرب و رفته رفته عذاب ها کم شد همینطور که قلیون میکشیدم و دیدم پرنده ها منقارشون کلفت و خمیده شد یا دندون ها بزرگ شد و کند شدن و تیز نبود لذا دیگه قلیون نکشیدم و اومدم بنویسم!